|
زلال حکمت 
| |||||||||||||||
|
لینک دوستان
|
آقای دکتر روحانی!...
مبارکه آقای دکتر...
آقای دکتر! آیا کلید دولت تدبیر و امید قفل زندگی اینها را خواهد گشود؟
آیا اینها نیز می توانند امیدی به تدبیر شما داشته باشند؟
خدا را ! خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند...پس برای خدا پاسدار حقی باش که خدا برای این طبقه معین فرموده است...مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم عذری برای ترک مسئولیت های کوچکتر نخواهد بود.... (بخشی از نامه 53 نهج البلاغه ؛ عهد نامه ی مالک اشتر)
[ یک شنبه 26 خرداد 1392 ] [ 8:12 ] [ محمدحسین تقوایی ]
کوثر ام البنین! (تقدیم به: پیشگاه مقدس حضرت علمدار علیه السلام به مناسبت میلاد با سعادتش)
ای گل زیبای گلستان عشق پور علی ، زینت بستان عشق بر همه اهل جهان سروری آینه ی روشنی از کوثری جرعه ی دیگر ز می هل اتی ریخته ساقی به خم مرتضی یاس دل انگیز مه نازنین سر زده از دامن ام البنین یوسف زهرایی و هست علی عشق دل باده پرست علی خواست خدا کند علی را علی شیعه شود مست می (یا علی) خواست شود جنت حق، عالمین یکه و بی یار نماند حسین خواست خدا تا به حسن جان دهد دسته گلی از این گلستان دهد خواست به حیدر بدهد برتری کرد عطا خدا به او کوثری کوثری و مادرت ام البنین ای به تو و مادر تو آفرین تشنه ی جام کرمت عالمین به کربلا تو تکیه گاه حسین ولای تو روضه ی رضوان بود محبتت ملاک ایمان بود چو دست با کرامت مرتضی دست کریم توست مشکل گشا هستی عالمی به هستت بود کار جهانیان به دستت بود تشنه ی جام توام ، آبم بده حضرت عباس جوابم بده (سروده ی : محمد حسین تقوایی) [ چهار شنبه 22 خرداد 1392 ] [ 8:27 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آیینه ی یوسفی اشاره : پیش تر در مجموعه مطالبی که پیرامون زندگی؛ شخصیت و سروده های مرحوم فاخری فسایی در همین وبلاگ نوشتم؛ به کتاب (مرات المحبوب) یا (آیینه ی یوسفی) که در حقیقت تفسیر منظوم سوره ی مبارکه ی یوسف(ع) سروده ی مرحوم فاخری است، اشاره کردم.
اینک ابیات آغازین این منظومه قرآنی را- که به منزله ی مقدمه ی کتاب و در مدح پیامبر(ص) و امیر المومنین(ع) است- به محضر همه ی صاحبدلان و فرهیختگان؛ به ویژه علاقمندان مرحوم فاخری تقدیم می کنم: ای خدا ای صورت خوب آفرین ای تو محبوب و تو محبوب آفرین ای نگاران ساخته از آب و گل زان زده عشاق را آتش به دل ماهرویان می کنی خلق ای اله روز عاشق زان کنی چون شب سیاه بهر لیلی قیس را مجنون کنی بهر عذرا قلب وامق خون کنی طرح شیرینی بریزی در جهان تا برای او دهد فرهاد جان نازنینی پروری همچون ایاز تا برد محمود پیش او نیاز یوسفی آری به از ماه فلک تا بگویند این نباشد جز ملک آوری او را برون از قعر چاه پس بری او را به اوج عز و جاه وام زلیخا را ز عشقش کور و پیر سازی ای صورت نگار بی نظیر وه وه از این صنع های دل پسند وه وه از این صانع بی چون و چند وه از این نقاش و این کلک خوشش وه وه از این نقش های دلکشش وه از این زیبانگاری های او وه از این پاکیزه کاری های او وه وه از این بت تراش ذوفنون وه وه از این موجد کن فیکون من چه گویم در حقش ای عاشقین خود تبارک گفت و احسن خالقین این همه بت کرده ظاهر در دهور تا که آرد یک صنم را در ظهور زین صنم دانی مراد بنده کیست؟ با تو گویم گر چه آن پوشیده نیس آنکه مقصد اوست از خلق جهان آنکه می باشد جهان تن اوست جان شاهد یکتای این عالم همه شاه بر این عالم و آدم همه شمع جمع انبیا و مرسلین خواجه لولاک و عقل اولین خاتم و سر حلقه اهل صفا حضرت احمد محمد مصطفی ما همه پروانگان روی او ما همه دلبسته گیسوی او برخی جانش همه دل ها و جان جملگی قربان آن جان جهان صد هزاران از درود و آفرین بر وی بر آل پاک طاهرین ویژه آن اول امام راستین آنکه دارد دست حق درآستین پادشاه مسند حکم و قضا شوهر زهرا علی مرتضی حمد لله فخر ما شد بر بشر بودن ما شیعه اثنی عشر افتخار ما بس این ای فاخری است کز مذاهب مذهب ما جعفری است... [ دو شنبه 20 خرداد 1392 ] [ 7:51 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!... اشاره: در مناظره ی تلویزیونی نامزدهای محترم ریاست جمهوری در تاریخ چهارشنبه پانزدهم خرداد 1392 ؛ هنگام اذان مغرب و وقت نماز، مناظره همچنان ادامه داشت و ..
بخشی از نامه ی 27 نهج البلاغه ؛ نامه ی امام (ع) به محمد بن ابی بکر فرماندار مصر: ...خدا را در راضی نگه داشتن مردم به خشم نیاور، زیرا خشنودی خدا جایگزین هر چیزی بوده اما هیچ چیز جایگزین خشنودی خدا نمی شود... ...نماز را در وقت خودش به جای آر ؛ نه این که در بیکاری زودتر از وقتش بخوانی و به هنگام کار و اشتغال آن را به تاخیر اندازی و بدان که تمام کردارت در گرو نماز است... (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) [ شنبه 18 خرداد 1392 ] [ 8:39 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!... متن نامه 5 نهج البلاغه؛ نامه ی امام(ع) به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان و هشدار حضرت به وی درباره ی استفاده ی ناروا از بیت المال : همانا پست فرمانداری برای تو وسیله ی آب و نان نبوده ؛ بلکه امانتی در گردن توست. باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی ؛ تو حق نداری نسبت به رعیت استبداد ورزی و بدون دستور به کار مهمی اقدام نمایی. در دست تو اموالی از ثروت های خدای بزرگ و عزیز است و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری؛ امیدوارم برای تو بدترین زمامدار نباشم.والسلام. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) [ پنج شنبه 16 خرداد 1392 ] [ 22:45 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!... بخشی از نامه ی 3 نهج البلاغه ؛ نامه ی امام (ع) به شریح – قاضی امام – آنگاه که خانه ای به 80 دینار خرید؛ او را احضار کرد و فرمود: به من خبر دادند که خانه ای به هشتاد دینار خریده ای و سندی برای آن نوشته و گواهانی آن را امضاء کرده اند. شریح گفت : آری. امام نگاه غضب آلودی به کرد و فرمود: ای شریح! به زودی کسی به سراغت می آید که به نوشته ات نگاه نمی کند؛ و از گواهانت نمی پرسد، تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد. ای شریح ! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی؛ که آنگاه خانه ی دنیا و آخرت را از دست داده ای. اما اگر هنگام خرید خانه نزد من آمده بودی؛ برای تو سندی می نوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر، رغبت نمی کردی؛ سند را این گونه می نوشتم: این خانه ای است که بنده ای خوار آن را از مرده ای آماده ی کوچ خریده؛ خانه ای از سرای غرور که در محله نابود شوندگان و کوچه ی هلاک شدگان قرار دارد. این خانه به چهار جهت منتهی می گردد: یک سوی آن به آفات و بلاها؛ سوی دوم آن به مصیبت ها؛ سوی سوم به هوی و هوس های سست کننده؛ و سوی چهارم آن به شیطان گمراه کننده ختم می شود و در خانه به روی شیطان گشوده می گردد. این خانه را فریب خورده ی آزمند از کسی که خود به زودی از جهان رخت بر می بندد؛ به مبلغی که او را از عزت و قناعت خارج و به خواری و دنیاپرستی کشانده، خریداری کرده است... (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) [ پنج شنبه 16 خرداد 1392 ] [ 15:1 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!... متن نامه 20 نهج البلاغه؛ نامه ی امام (ع) به جانشین فرماندار بصره: همانا من به راستی به خدا سوگند می خورم؛ اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کرده ای- کم یا زیاد- چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده؛ و در تامین هزینه ی خانواده درمانده و خوار و سرگردان شوی! والسلام. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) [ پنج شنبه 16 خرداد 1392 ] [ 14:32 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!... متن نامه ی 40 نهج البلاغه؛ نامه ی امام (ع) در نکوهش یکی از مدیران حکومت اسلامی: ...از حوزه ی زمامداری تو به من خبری رسیده است که اگر چنان کرده باشی؛ پروردگار خود را به خشم آورده ای، امام خود را نافرمانی و در امانت خود خیانت کرده ای.به من خبر رسیده که کشت زمین ها را برداشته و آنچه را که می توانستی گرفته و آنچه را در اختیار داشتی به خیانت خورده ای؛ پس هر چه زودتر حساب اموال را برای من بفرست و بدان که حسابرسی خداوند از حسابرسی مردم سخت تر است. والسلام (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) [ پنج شنبه 16 خرداد 1392 ] [ 14:30 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!.... بخشی از نامه ی 45 نهج البلاغه ؛ نامه ی عتاب آلود امام(ع) به عثمان بن حنیف؛ فرماندار بصره، آنگاه که دعوت مهمانی سرمایه داری از مردم بصره را پذیرفت: ای پسر حنیف! به من گزارش دادند که مردی از ثروتمندان بصره تو را به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی. خوردنی های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه های پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند.گمان نمی کردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند! اندیشه کن که در کجایی؟ و بر سر کدام سفره غذا می خوری؟... ...بدان که هر پیروی را امامی است که از او پیروی می کند و از نور دانشش روشنی می گیرد؛ آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه ی فرسوده و دو قرص نان بسنده کرده است؛ بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، اما با پرهیزگاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید. به خدا قسم از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته ام و از غنیمت های آن چیزی ذخیره نکرده ام و بر دو جامه ی کهنه ام جامه ای نیفزوده ام و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفته ام...
...من اگر می خواستم؛ می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم؛ اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد که غذاهای لذیذ برگزینم در حالی که در (حجاز) و (یمامه) کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد و یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهایی سوخته وجود داشته باشد... ...آیا به همین دل خوش کنم که مرا (امیر المومنین) خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟ آفریده نشده ام که غذاهای لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد و چونان حیوان پرواری که تمام همت او علف و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم و از آینده ی خود بی خبر است، باشم... ...خوشا به حال کسی که مسئولیت های واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هر گونه سختی و تلخی را به جان خریده و به شب زنده داری پرداخته است... ...پس ای پسر حنیف! از خدا بترس و به قرص های نان خود قناعت کن؛ تا تو را از آتش دوزخ رهایی بخشد. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) [ پنج شنبه 16 خرداد 1392 ] [ 8:16 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آقای رئیس جمهور!... بخش هایی از نامه ی 53 نهج البلاغه (عهد نامه ی مالک اشتر)؛ جامع ترین دستور العمل مدیریت اسلامی: به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر این فرمان بنده ی خدا؛ علی امیر مومنان ، به مالک اشتر پسر حارث است در عهدی که با او دارد، هنگامی که او را به فرمانداری مصر بر می گزیند... مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت بدانی، زیرا مردم دو دسته اند: دسته ای برادردینی تو و دسته ی دیگر هم نوع و همانند تو در آفرینش می باشند. اگر خواسته یا ناخواسته گناهی از آنان سر زند و یا اشتباهی مرتکب شوند،آنان را ببخشای و بر آنان آسان گیر، آنگونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد... ...اگر با مقام و قدرتی که داری دچار تکبر و خود بزرگ بینی شدی؛ به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از حکومت توست بنگر، که تو را از آن سرکشی نجات می دهد و تندروی تو را فرو می نشاند .و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلی باز می گرداند... ...خدا را! خدا را!در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه؛ که هیچ چاره ای ندارند... همانا در این طبقه ی محروم ؛ گروهی خویشتن داری کرده، و گروهی به گدایی دست نیاز بر می دارند. پس برای خدا پاسدار حقی باش که خدا برای این طبقه معین فرموده است...مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیت های کوچک تر نخواهد بود...بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند و شخصا به امور آنان رسیدگی کن و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب با تو سخن گوید.
... به هیچ کدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را واگذار مکن و به گونه ای با آنان رفتار کن که قراردادی به سودشان منعقد نگردد که به مردم زیان رساند... ...مبادا با خدمت هایی که انجام دادی بر مردم منت گذاری ؛ یا آنچه را انجام دادی بزرگ بشماری، یا مردم را وعده ای داده سپس خلف وعده نمایی! منت نهادن؛ پاداش نیکوکاری را از بین می برد. و کاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش می کند و خلاف وعده عمل کردن، خشم خدا و مردم را بر می انگیزد... (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....) [ چهار شنبه 15 خرداد 1392 ] [ 14:13 ] [ محمدحسین تقوایی ]
خدا باوری؛ صفا ، صمیمیت ، سادگی ، مردم داری ؛اخلاص، گشاده رویی، محبت، عشق به تمام خوبی ها و ...از او وجودی ساخته بود سراپا خیر و برکت و رحمت؛ به زلالی آب و صفای آینه...نهم خرداد ماه سالروز پرواز آسمانی مادرم
درود و صلوات و رحمت واسعه ی حضرت دوست به روان تمام مادران و پدران رخ در نقاب خاک کشیده... امروز دلم ز غصه چشمی تر داشت سخت است ولی فراق را باور داشت چل ساله ام و چو کودکی شش ساله امروز دلم بهانه ی مادر داشت (سروده ی : محمد حسین تقوایی) [ پنج شنبه 9 خرداد 1392 ] [ 7:3 ] [ محمدحسین تقوایی ]
تصویری از جلد کتاب (مرات المحبوب) یا (آیینه ی یوسفی) از مرحوم فاخری
این کتاب در حقیقت تفسیر منظوم سوره ی مبارکه ی یوسف(ع) و تلفیقی از (علم) و (هنر) مرحوم فاخری است.این کتاب در سال 1364 ه.ش به کوشش مرحوم سید محمد صادق رفیعی و همت جمعی از ارادتمندان وی و با مقدمه عالمانه ی آیت الله دکتر احمد بهشتی به چاپ رسید. (با تشکر از سایت سلام فسا به خاطر درج زندگی نامه ی مرحوم فاخری به قلم حقیر و معرفی این کتاب ) [ یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 ] [ 20:21 ] [ محمدحسین تقوایی ]
26 اردیبهشت ماه سالگرد عروج ملکوتی فخر شاعران آیینی: مرحوم حجه الاسلام میرزا محمد جعفر فاخری فسایی گرامی باد. روحانی آگاه؛ خطیب فرهیخته، نوحه سرای برجسته و شاعر آیینی شهرمان مرحوم شیخ میرزا محمد جعفر فاخری فسایی فرزند مرحوم فخرالاشراف – که به حق می توان او را فخر شاعران آیینی دانست- در سال 1290 شمسی در فسا متولد شد وی پس از تحصیلات مقدماتی در فسا برای تکمیل آموخته های خویش به شیراز رفت و به مدت ده سال از محضر درس مرحوم آیت الله شیخ یوسف حدائق کسب فیض نمود. سپس به فسا بازگشت و در مساجد حاج صادقی ؛ شیرازی ها و گلدسته به نشر و تبلیغ معارف دینی پرداخت.
مرحوم فاخری خطیبی توانا و مبتکر بود و از داستان های قرآنی نمایشنامه هایی می ساخت و به وسیله ی جوانان در مساجد به اجرا می گذاشت. کلام نافذ فاخری ریشه در قرآن و نهج البلاغه داشت و بیان شیوا و فصیح وی بر دل ها تاثیر می گذاشت.مرحوم فاخری دیر ازدواج کرد و صلحب فرزندی نشد.فاخری شاعری توانا بود که در اغلب قالب های شعری طبع آزمایی کرده و سروده های زیبایی از خود به یادگار گذاشته است. بی تردید آنچه فاخری را محبوب قلوب مردم فسا و شهرهای اطراف نمود پس از اخلاق حسنه و منبرهای تاثیر گذار وی ؛ سروده های آیینی او به ویژه اشعار و نوحه های عاشورایی فاخری است. تا چند دهه گذشته بیشتر نوحه هایی که از حنجره مداحان فسا و شهرهای اطراف به گوش می رسید از سروده های فاخر فاخری بود. این جانب در مجموعه ی مقالاتی تحت عنوان (فاخری ،فخر شاعران آیینی ) در همین وبلاگ (آذر 91) به بررسی سروده های آیینی مرحوم فاخری پرداخته ام. فاخری در سرودن اشعار عربی نیز مهارت داشت و شعر زیبای عاشورایی وی به زبان عربی با مطلع: عظم البلاء عظم البلاء قتل الحسین بکربلا العرش صار لقتل سبط محمد متزلزلا... از زیباترین سروده های عربی وی می باشد. در زمان حیاتش برخی از سروده های وی از جمله : منظومه شیخ و شاهد؛ منظومه قند و گلاب و...به زیور طبع آراسته شد و در سال 1364 ه.ش نیز مرحوم آقای سید محمد صادق رفیعی مثنوی (مرات المحبوب ) یا (آیینه ی یوسفی) که تفسیر منظوم سوره یوسف(ع) می باشد را به همت جمعی از دوستداران فاخری چاپ و منتشر کرد. آفتاب عمر فاخری در سپیده دم 26 اردیبهشت ماه 1349 غروب کرد و در صحن مطهر حضرت امام زاده حسن(ع) به میهمانی اربابش حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) شتافت. امید که مسولان فرهنگی شهرمان فسا به کمک دوستداران و ارادتمندان مرحوم فاخری با اجرای برنامه هایی فراگیر در سطح شهرستان و استان غبار گمنامی را از چهره ی این شخصیت بزرگ شهرمان بزدایند.
[ چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392 ] [ 21:56 ] [ محمدحسین تقوایی ]
بيانات مهم رهبر معظم انقلاب در مورد ستايشگري اهل بيت(ع) و رسالت مهم مداحان  در خجسته سالروز ولادت با سعادت بانوی برگزیده دو عالم حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها و فرزند برومندش امام خمینی کبیر (ره)، فضای حسینیه امام خمینی (ره) مملو از عطر دل انگیز فضائل و مناقب فاطمی شد.
(به نقل از بايگاه اطلاع رساني دفتر رهبر معظم انقلاب) ادامه مطلب [ پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392 ] [ 16:42 ] [ محمدحسین تقوایی ]
و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و اسيرا... ....................... در اين درگه گداييم و اميريم ز خاك كويتان سر بر نگيريم در ِ اين خانه چون بيت الكريم است فقيريم و يتيميم و اسيريم! ....................... سروده ي : محمد حسين تقوايي
[ یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 ] [ 21:24 ] [ محمدحسین تقوایی ]
دلتنگ حرم..... وقتي كه رافت تو فراگير مي شود ديوانه در حريم تو زنجير مي شود وقتي نگاه لطف تو تكثير مي شود آقا! مگر كسي زحرم سير مي شود؟ هر چند از گناه دلم سنگ مي شود گاهي دلم براي شما تنگ مي شود ................ آقاي مهربان به خدا حال من بد است يا ثامن الحجج! چه به روز من آمده است؟ اين دل ؛ دلي كه ضامن آهوش مقصد است، هر روز در مسير فسا تا به مشهد است آقا! اگر نمي طلبي عاشقم مكن نالايقم؟ قبول؛ تو هم لايقم مكن ........................ فيض حضور و فرصت يك آه مي دهي؟ كنج حرم زيارت دلخواه مي دهي؟ اذن دخول را به من اي شاه مي دهي؟ باور نمي كنم همه را راه مي دهي! دور ضريح ناز تو خاليست جاي من آري گناه كرده ام؛ اين هم سزاي من! ........................ گر چه ز فيض وصل شما باز مانده ام خود را به ورطه هاي هلاكت كشانده ام از بارگاه لطف تو هر چند رانده ام كنج حرم براي شما روضه خوانده ام! يعني شود بيايم و خوانم به اشك و آه: خنجر به حنجري است به گودال قتلگاه؟ .................... آقا! قسم به مشك و عطش؛آب موج زن آقا! به سر؛ به نيزه، به گودال و بيرهن آقا به حق روضه ارباب بي كفن من را ببر به مشهد و رويم زمين مزن آقا! به حق مادر بهلو شكسته ات درياب آهوي دل اين عبد خسته ات ..................... صد بار آمدم كه شفايم دهي...ولي... در بارگاه خويش تو جايم دهي... ولي... با درد آمدم كه دوايم دهي...ولي... اذن سفر به كرببلايم دهي...ولي... آقا به جز خودت؛حرمت، لطف و رحمتت باشد قبول، هيچ نخواهم ز حضرتت ................................................ سروده ِ: محمد حسين تقوايي
[ چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392 ] [ 18:21 ] [ محمدحسین تقوایی ]
خيلي دلم برا حرم امام رضا(ع) تنگ شده...
[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 ] [ 12:30 ] [ محمدحسین تقوایی ]
تقديم به :
خاك قدوم حضرت زهرا(س)
كه آب حيات ماست... ............................................. اي عرشي آرميده در خاك آيينه ي حق نماي " لولاك " اي عشق گرفته از تو معنا عالم شده از رخت مصفا بقيه در ادامه مطلب
ادامه مطلب [ پنج شنبه 29 فروردين 1392 ] [ 18:29 ] [ محمدحسین تقوایی ]
تقديم به : اولين مظلوم مقتدر عالم امير المومنين(ع) و اولين فدايي ولايت؛ بهانه ي خلقت حضرت زهرا(س) ......................... لحظه ها، لحظه هاي تنهاييست در دلم در دلم چه غوغاييست كاش ريزد به جاي اشك امشب خون ،از اين چشم ها كه دريايست اي شقايق من و تو همدرديم غصه ام را ببين تماشاييست گرچه سخت است داستان فراق بعد از اين كار من شكيباييست آه اسما دل غريب علي خانه ي غصه هاي زهراييست ياريم كن بريز اي اسما آب بر روي بيكر زهرا .................... شمع تا لحظه ي سحر مي سوخت لاله از باي تا به سر مي سوخت از كه آموخت عشق، بروانه كه چنين عاشقانه بر مي سوخت آتش افتاد در حريم ولا يك نيستان از اين شرر مي سوخت آه اسما به چشم خود ديدم آتش قهر بود و در مي سوخت فضه را فضه را صدا مي كرد واي من فاطمه مگر مي سوخت؟ ياريم كن بريز اي اسما آب بر روي بيكر زهرا .............................. كودكان بي بهانه مي گريند از غمي عاشقانه مي گريند آستين بر دهان خود دارند خسته و بي نشانه مي گريند از فراقي به وسعت عالم تا ابد بي كرانه مي گريند همره آب ها كه مي ريزي كودكان غمگنانه مي گريند آه اسما براي فاطمه ام در و ديوار خانه مي گريند ياريم كن بريز اي اسما آب بر روي بيكر زهرا ............................. در دل من قيامتي برباست بهنه ي صورتم ببين، درياست آيه (هل اتي) زهم باشيد سوره كوثر علي تنهاست لحظه هايي كه سخت مي گذرند ابتداي غريبي زهراست كاش در نور مه نمي ديدم نيلي چهره اي كه نور خداست كاش دستم شكسته مي شد كاش زخم بهلوي فاطمه اينجاست ياريم كن بريز اي اسما آب بر روي بيكر زهرا .......................... اشك يك دم امان نداد،چرا؟ غصه داد و توان نداد،چرا؟ بي كراني كه درد مي بخشيد درد ما را كران نداد،چرا؟ آن بهار آفرين دل، ما را لحظه اي بي خزان نداد،چرا؟ فاطمه رفت و صبر اين غربت به علي اين زمان نداد،چرا؟ آه اسما چرا به من حتي جاي سيلي نشان نداد،چرا؟ ياريم كن بريز اي اسما آب بر روي بيكر زهرا ........................................................ سروده ي : محمد حسين تقوايي
[ جمعه 24 فروردين 1392 ] [ 11:35 ] [ محمدحسین تقوایی ]
زلال كوثر زهرايي شرحي كوتاه بر خطبه ي فدكيه حضرت زهرا(س) .................................................................... آنچه بيش رو داريد، شرحي است كوتاه اما مفيد بر خطبه ي فدكيه ي حضرت زهرا(س) بر گرفته از سايت (فطرت) بقيه در ادامه مطلب
ادامه مطلب [ یک شنبه 18 فروردين 1392 ] [ 22:16 ] [ محمدحسین تقوایی ]
اسناد؛مدارك ،منابع و راويان خطبه ي فدكيه ي حضرت زهرا(س) ........................ يكي از مهم ترين اقدامات مخالفان و مغرضان در برابر خطبه فدكيه حضرت زهرا(س)؛ القاء شبهه در اسناد و منابع اين خطبه مي باشد.آنها خواسته اند اين خطبه را از روايات ضعيف السند محسوب نمايند.اين نوشتار اسناد؛مدارك،منابع و راويان خطبه فدكيه را مورد بررسي قرار مي دهد. مطالب اين مقاله از سايت(موعود امم) گرفته شده است. بقيه در ادامه مطلب
ادامه مطلب [ یک شنبه 18 فروردين 1392 ] [ 18:34 ] [ محمدحسین تقوایی ]
ترجمه خطبه ي فدكيه ي حضرت زهرا(س) ترجمه متن خطبه * حمد و سپاس الهي حضرت لحظهاي مكث كردند تا هم همه جمعيت فرو نشست و سر و صداها خاموش شد. سپس كلام خود را با حمد و سپاس الهي و درود بر پيامبر خدا آغاز كرد. از شنيدن صداي فاطمه دوباره مردم به گريه افتادند. بعد از سكوت و آرامش فاطمه (عليهاسلام) كلام خود را چنين آغاز فرمود: خداوند را سپاس برآنچه نعمت داد و به قلبها الهام فرمود؛ و مدح و ستايش براي خدايي كه به نعمتهاي عامهاش قبل از استحقاق ابتدا كرد و هرگونه نعمتي را ارزاني داشت و يكي پس از ديگري بر ما فرو ريخت نعمتهايي كه از شماره بيرون است و جزاي آنها را هرگز نتوان داد و نهايتش را نتوان فهميد. بقيه در ادامه مطلب ادامه مطلب [ شنبه 17 فروردين 1392 ] [ 22:22 ] [ محمدحسین تقوایی ]
ادامه مطلب [ شنبه 17 فروردين 1392 ] [ 21:24 ] [ محمدحسین تقوایی ]
[ شنبه 10 فروردين 1392 ] [ 14:53 ] [ محمدحسین تقوایی ]
اي كعبه ي دلرباي دلها ؛ مشهد (سروده ي : محمد حسين تقوايي)
[ دو شنبه 5 فروردين 1392 ] [ 22:2 ] [ محمدحسین تقوایی ]
باز خواني گوشه هايي از حوادث هجوم به خانه ي حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنت .......................................... تقديم: فضيلت معنوي اين تحقيق و تنظيم اين نوشتار را تقديم مي كنم به روح آسماني برادر بزرگوارم؛ مداح مخلص اهل بيت(ع)، استاد فرهيخته ي دانشگاه، همراه ديرينه و وفادار مسجد شيخ آباد فسا، مرحوم ذبيح الله رضايي كه در آستانه ي سال جديد و شهادت حضرت زهرا(س)؛ طاقت درنگ در اين خاكدان كوچك را نيافت و غريبانه برواز كرد... .............................. اشاره: شهادت مظلومانه حضرت زهرا(س)؛ ناگوارترين ثمره ي انحراف رهبري امت اسلام بعد از رحلت رسول اكرم (ص) و از مسلمات تاريخ اسلام است. اگر چه امروز برخي مغرضان شبهه ي (افسانه ي شهادت) را القاء مي كنند اما حوادث هجوم و احراق آنچنان روشن است كه حتي منابع اهل سنت نيز به بيان گوشه هايي از آن برداخته اند. آنچه بيش رو داريد بازخواني تصوير هايي از اين وقايع ناگوار، از منابع تاريخي اهل سنت است. ............... بقيه در (ادامه مطلب)
1 ادامه مطلب [ یک شنبه 4 فروردين 1392 ] [ 14:55 ] [ محمدحسین تقوایی ]
در ثنايش ذكر مرغان چمن
(سبح اسم ربك الاعلي)بود...
[ شنبه 3 فروردين 1392 ] [ 22:43 ] [ محمدحسین تقوایی ]
دارد اين دل باز سوداي جنون بقيه در (ادامه مطلب) ادامه مطلب [ پنج شنبه 1 فروردين 1392 ] [ 14:21 ] [ محمدحسین تقوایی ]
بيا بيا كه طلوعت ، غروب نوميدي است...
زده ام فالي و فريادرسي مي آيد... [ چهار شنبه 30 اسفند 1391 ] [ 10:1 ] [ محمدحسین تقوایی ]
آشنايي با خطبه ي 202 نهج البلاغه ............................................. بي ترديد، شهادت حضرت زهرا(س) تلخ ترين و ناگوارترين نتيجه ي ايجاد انحراف در رهبري امت اسلام بعد از رحلت رسول اكرم (ص) بود.ماجراي هجوم به بيت وحي براي گرفتن بيعت از علي(ع) و احراق آن خانه ي مقدس از مسلمات تاريخ اسلام است؛ اين ماجرا آنچنان روشن است كه حتي دانشمندان اهل سنت را نيز به بازخواني آن واداشته و هر يك در كتاب هاي خود به ذكر صحنه هايي از آن ماجراي شوم برداخته اند.اهل تحقيق براي بازخواني حوادث هجوم و احراق مي توانند به منابع زير از اهل سنت مراجعه فرمايند: 1)تاريخ طبري 2)العقد الفريد ابن عبد ربه 3)الامام‍ـه والسياسه ابن قتيبه 4)مروج الذهب مسعودي 5)شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد و..... ........................ خطبه 202 نهج البلاغه، سخني است كه از سوز دل اميرالمومنين(ع) در هنگام دفن حضرت زهرا(س) حكايت مي كند؛ درد دلي اندوه بار كه علي(ع) با رسول اكرم(ص) در فراق سيده زنان جهان حضرت زهرا(س) اظهار داشته اند: سلام و درود خدا بر تو اي رسول خدا از سوي خودم و از طرف دخترت كه هم اكنون در جوار تو فرود آمده و به سرعت به تو ملحق شده است.اي زسول خدا! از فراق دختر برگزيده و معصومت، كاسه ي صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است؛ هر چند بعد از روبه رو شدن با غم بزرگ جدايي و مصيبت دردناك شما، اين مصيبت براي من قابل تحمل شده است....يا رسول الله! امانتي كه به من داده بودي هم اكنون برگردانده شد...ولي اندوهم جاوداني و شب هايم همراه با بيداري و بي قراري است تا آن زمان كه خداوند منزلگاهي را كه تو در آن اقامت گزيده اي برايم برگزيند....به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو در ستم كردن به وي دست به دست هم داده بودند.سرگذشت دردناك او را از او سوال كن خبر اين حوادث را از وي بگير. اين حوادث زماني رخ داد كه هنوز مدت زيادي از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود.... ............................ مطالعه ي شرح اين خطبه را در جلد هشتم شرح نهج البلاغه ي آيه الله العظمي مكارم شيرازي به تمام اهل تحقيق توصيه مي نمايم.
[ سه شنبه 29 اسفند 1391 ] [ 15:10 ] [ محمدحسین تقوایی ]
|
فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 فروردين 92 | |||||||||||||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | |||||||||||||||
تبادل
لینک هوشمند
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
..jpg)
