زلال حکمت
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زلال حکمت و آدرس zolalehekmat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





چت باکس


حافظ و قرآن

( سیری در اشارات قرآنی حافظ)

ان الذین امنوا و عملوالصالحات سیجعل لهم الرحمن وداً

(مریم 96)

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند؛ به زودی (خدای) رحمان برای آنان محبتی (در دل ها) قرار می دهد.

برآستان جانان گر سر توان نهادن

گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد

(تصویر مربوط به آرامگاه حافظ در زمان ناصرالدین شاه می باشد.)

 

 

 

 

 

 

 

 

[ شنبه 29 تير 1392 ] [ 16:11 ] [ محمدحسین تقوایی ]

تصویری قدیمی از بقعه متبرکه حضرت امام زاده حسن(ع) شهرستان فسا

حضرت امام زاده حسن(ع) از نوادگان حضرت امام موسی کاظم(ع) و مدفون در شهرستان فسا در محله ای به نام فیروزادمرد می باشد.

شهیدان والا مقام شهرستان فسا در جوار این بزرگوار آرمیده اند.

نمایی از وضعیت فعلی امام زاده حسن(ع)

 

[ جمعه 28 تير 1392 ] [ 14:6 ] [ محمدحسین تقوایی ]

    رمضان با المیزان   

                       

بخش هفتم: پاسخ های علامه به شبهات مسأله شفاعت(4)

اشکال چهارم:

اشکال کرده اند که وعده ی شفاعت دادن به بندگان؛ باعث جرأت مردم بر معصیت و واداری آنان بر هتک حرمت محرمات الهی است و این با هدف دین که همان شوق بندگان به سوی بندگی و اطاعت است، منافات دارد.پس باید آنچه از قرآن در مورد شفاعت آمده؛ به معنایی تأویل شود تا مزاحم با این اصل بدیهی نشود.

پاسخ:

مرحوم علامه به این اشکال هم از طریق نقضی و هم حلی پاسخ داده اند.

جواب نقضی:

عین این اشکال در باره آیاتی که وعده ی مغفرت می دهد نیز وارد است؛ درباره آنها چه می گویید؟چون این آیات نیز مردم را به ارتکاب گناه جری میکند. به ویژه آیه 48 نساء که مربوط به بخشش گناهان حتی بدون توبه است!

جواب حلی:

شفاعت وقتی مستلزم جرأت و جسارت مردم می شود که  مجرم و صفات او را معین کرده باشد و یا حد اقل گناه را معین نموده و فرموده باشد که چه گناهی با شفاعت بخشوده می شود و آیات شفاعت اینگونه نیست.

 

[ جمعه 28 تير 1392 ] [ 8:7 ] [ محمدحسین تقوایی ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ)

..بل له مافی السموات والارض کل له قانتون

(بقره116)

... بلکه هر چه در آسمان ها و زمین است ار آن اوست و همه فرمانپذیر اویند.

نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد

هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد

..............

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار

در گردشند بر حسب اختیار دوست

 

 

 

 

[ جمعه 28 تير 1392 ] [ 7:26 ] [ محمدحسین تقوایی ]

رمضان با المیزان

بخش ششم: پاسخ های علامه به شبهات مسأله شفاعت(3)

اشکال سوم:

اشکال کرده اند که شفاعت در حقیقت تغییر اراده خداست و از آنجا که اراده خدا بر طبق علم است؛تغییر اراده از سوی خدا محال می باشد.توضیح این که اشکال کرده اند که شفاعت این است گکه خدا اراده ای می کند بر خلاف اراده اولش؛ اول برای گناه کار اراده عذاب کرده سپس توسط شفاعت و با تغییر اراده خدا عذاب از او برداشته می شود و این تغییر اراده از خدا محال است.

پاسخ:

قبول شفاعت از سوی خدا از نه از باب تغییر اراده او و نه از باب خطا و دگرگونی حکم سابق اوست؛ بلکه از باب دگرگونی در مراد و معلوم اوست. توضیح این که:

خدا می داند که فلان انسان به زودی حالات مختلفی به خود می گیرد؛ در فلان زمان حالی دارد،چون اسباب و شرایطی دست به دست هم می دهند و در او آن حال را پدید می آورند،خدا هم درباره او اراده ای می کند سپس در زمانی دیگر حالی بر خلاف حال اول به خود می گیرد و چون اسباب و شرایطی دیگر پیش می آید ؛ لذا خدا هم در حال دوم اراده ای دیگر درباره او می کند:

کل یوم هو فی شأن(خدا در هر روز شأنی و کاری دارد.رحمن 29)

یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده علم الکتاب(هر چه را بخواهد محو ؛ و هر چه را بخواهد اثبات می کند و علم کتاب نزد اوست.رعد 39)

مثلا ما میدانیم که هوا به زودی تاریک می شود و ما برای دیدن به چراغ نیاز داریم و نیز می دانیم که به دنبال این تاریکی دوباره آفتاب طلوع می کند و هوا روشن می شود؛پس لاجرم اراده ما تعلق می گیرد به این که هنگام شب چراغ را روشن و هنگام روز آن را خاموش سازیم؛ ایا در این حال علم و اراده ما دگرگون شده است؟ نه.

آن تغییر علم و اراده ای از خداد محال است که با بقای معلوم و مراد بر حالی که داشته اند؛ علم و اراده بر آنها منطبق نگردد که از آن تعبیر به خطا و فسق می کنیم و مسأله شفاعت آن گونه که گذشت از این قبیل نیست.

 

[ چهار شنبه 26 تير 1392 ] [ 16:14 ] [ محمدحسین تقوایی ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ)

 

فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون

(روم 30)

پس روی خود را با گرایش تمام به حق؛ به سوی این دین کن؛با همان سرشتی که خدا مردم را برآن سرشته است.آفرینش خدای تغییر پذیر نیست این است همان دین پایدار ولی بیشتر مردم نمی دانند.

گر پیر مغان مرشد ما شد چه تفاوت

در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست

...................

هر کسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت

زان میان پروانه را در اضطراب انداختی

..................

نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ

همه را نعره زنان جامه دران می داری

 

 

[ سه شنبه 25 تير 1392 ] [ 16:10 ] [ محمدحسین تقوایی ]

رمضان با المیزان

بخش پنجم: پاسخ های علامه به شبهات شفاعت(2)

اشکال دوم:

سنت الهیه بر این جریان یافته که هیچ وقت افعال خود را در معرض تخلف و اختلاف قرار ندهد و چون حکمی براند؛ آن حکم را به یک نسق و در همه مواردش اجرا کند و استثنایی بر آن نزند و مسأله شفاعت؛ این هماهنگی و کلیت افعال و سنت های خدا را بر هم می زند، چون عقاب نکردن همه مجرمان و رفع عقاب از همه جرم های آنان، نقض غرض می کندو نقض غرض از خدا محال است و نیز این کار نوعی بازی است که قطعا با حکمت خدا نمی سازد و قبول شفاعت در بعضی گناهکاران و گناهان لازمه اش اختلاف و چند گانگی فعل خداست؛ که قرآن آن را نفی می کند.

پاسخ:

درست است که صراط خدای تعالی مستقیم و سنتش واحد است؛ ولی این سنت واحد و غیر متخلف، قائم بر اصالت یک صفت از صفات خدا – مثلا صفت تشریع و حکم او- نیست، تا در نتیجه هیچ حکمی از موردش و هیچ جزا و کیفر حکمی از محلش تخلف نکند و به هیچ وجه قابل تخلف نباشد؛ بلکه این سنت واحد، قائم است برآنچه مقتضای تمام صفات اوست؛آن صفاتی که ارتباط با این سنت دارند.

خدای سبحان واهب و افاضه کننده تمامی عالم هستی از حیات و موت و رزق و نعمت و...است و اینها اموری مختلفند که ارتباطشان با خدا یکسان نیست چون اگر این طور بود؛لازم می شد که ارتباط و سببیت به کلی باطل شود؛آری خدا هیچ مریضی را بدون اسباب ظاهری و مصلحت مقتضی شفا نمی دهد و...

پس هر امری از امور از جهت آن مصالح و خیراتی که در آن هست به خدا ارتباط پیدا می کند؛پس تبدل نیافتن سنت الهی نسبت به مقتضای یک مصلحت نیست بلکه راجع است به آنچه از فعل و انفعال و کسر و انکسارهای میان حکمت ها و مصالح مربوط به مورد،حاصل می شود.

پس شفاعت؛اختلاف در سنت خدا نیست و هیچ انحرافی در صراط مستقیم او پدید نمی آورد چرا که شفاعت اثر یک عده از عوامل نظیر رحمت،مغفرت،حکم و قضا،و رعایت حق صاحب حق و فصل القضاء است.

 

 

 

[ سه شنبه 25 تير 1392 ] [ 15:16 ] [ محمدحسین تقوایی ]

خدمت استاد گرامی ام جناب تقوایی سلام علیکم

طاعات شما قبول درگاه حق انشاء الله

تابستان امسال سفری به برخی از کشور های اروپایی داشتیم در هر شهر معمولا کلیسایی به نام کلیسای جامع (catedral) دارند که چیزی مانند مسجد جامع ماست . معمولا این کلیساها قدیمی و بسیار با عظمت هستند و با معماری زیبا و توسط معماران  مشهور ،با تزیینات بسیار ساخته شده اند .

این کلیساها یکی از جاذبه های گردشگری شهرهای اروپایی هستند و در لیست گردشگری سیاحان قرار دارند .تورهای سیاحتی نیز مردم را حتما برای بازدید از این بناها می برند.

برخلاف مکان ها توریستی که در اروپا تمام نیاز به خرید بلیط دارند ،بازدید از این کلیساها رایگان است ،گاهی پول کمی برای مصارف خیریه آن هم بطور اختیاری درخواست می شود.

این کلیسا ها هنوز فعال هستند و درست است که به شکل موزه درآمده اند اما اعمال عبادی توسط کشیشان یا مردم علاقه مند بطور مرتب در آنها انجام می شود .

گرفتن عکس یا فیلمبرداری در داخل کلیسا ممنوع است زیرا آن را محلی برای عبادت می دانند و این کارها را با قداست آنها ناسازگارمی دانند . این ممنوعیت را با نصب تابلویی جلو کلیسا اعلام می کنند .در برخی کلیساهای بزرگتر مأمورانی این وظیفه را انجام می دهند .

نکته جالب:

در فصول گردشگری در جنوب اروپا مخصوصاَ اسپانیا که حیاط خلوت اروپا محسوب می شود به علت گرمی هوا عملاً چیزی به نام پوشش نه برای مردان و نه برای زنان مفهوم ندارد.وقتی خانم های ما را با پوشش اسلامی می دیدند

به هیچ وجه برایشان قابل توجیه نبود که کسی در آن گرما این طور خود را بپوشاند.

در ورودی کاتادرل ها کنار تابلوی ممنوعیت فیلم و عکس و کشیدن سیگار ،با نمادی ورود افراد بد لباس را نیز ممنوع کرده است .

در ورودی کلیسای مشهور گائودی در بارسلون یک خانم مأمور تذکر به خانم های بد پوشش بود ،یا باید خود را تا حدی می پوشاندند یا از ورود آنها به کلیسا جلوگیری می کرد.

در سایر کلیسا ها در پاریس ، فلورانس و سایر شهرها نیز ما این مسئله را مشاهده کردیم .

واین برای ما بسیار جالب بود.

.................................................................................

آنچه از نظرتان گذشت مطلب ارسالی دوست فرهیخته و همکار صاحب دلم جناب آقای استاد وحید وطن خواه از مادرید بود. توفیق این استاد ارزشمند را در نشر معارف اسلام در دیار غربت از خداوند بزرگ خواهانم.

 

 


برچسب‌ها: حجاب , کاتادرل , کلیسای جامع , اروپا,
[ 25 تير 1392 ] [ 15:15 ] [ ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ)

...............................

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون

(آل عمران 169)

و هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند؛ مرده مپندار، بلکه زنده  اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

.....................

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت

کانکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد

[ یک شنبه 23 تير 1392 ] [ 17:38 ] [ محمدحسین تقوایی ]

رمضان با المیزان

بخش چهارم: پاسخ های علامه به شبهات مسأله شفاعت(1)

مرحوم علامه طباطبایی در جلد اول المیزان صفحات 232 تا 283 در تفسیر آیات 47 و 48 سوره بقره مباحث مشروح و مفصلی را پیرامون (شفاعت) مطرح کرده اند که به همه دوستان فرهیخته مطالعه آن را توصیه می کنم.ایشان پس از تبیین مفهوم صحیح شفاعت؛ شبهات و اشکالات پیرامون آن را مطرح کرده و پاسخ می دهند.در این مجال کوتاه مختصری از بیان مرحوم علامه را در این خصوص تقدیم می کنم:

اشکال اول:

شفاعت در حقیقت برداشتن عقاب تعیین شده از سوی خدا از مجرم است؛اگر عدل است پس تشریع آن ظلم بوده است و اگر ظلم است پس تشریع آن عدل بوده است بنا براین درخواست شفاعت از خدا در حقیقت درخواست ظلم از اوست.

پاسخ :

علامه به دو شکل نقضی و حلی به این اشکال پاسخ داده اند.

شما در مورد اوامر امتحانی خدا چه می گویید؟آیا رفع حکم امتحانی مانند جلوگیری از کشته شدن اسماعیل در مرحله دوم و اثبات آن در مرحله اول هر دو عدالت است؟یا یکی ظلم و دیگری عدالت؟

چاره ای نیست که بگوییم هر دو عدالت است و حکمت در آن آزمایش و بیرون آوردن باطن مکلف، یا به فعلیت رساندن استعدادهای اوست. در مورد شفاعت هم می گوییم :

ممکن است خدا مقدر کرده باشد که همه مردم با ایمان را نجات دهد؛ ولی در ظاهر احکامی مقرر کرده و برای مخالفت با آنها عقاب هایی معین نموده است، تا کفار به کفر خود هلاک گردند و مؤمنان به وسیله اطاعت به درجات محسنین بالا روند و گناه کاران به وسیله شفاعت به آن نجاتی که گفتیم خدا برایشان مقدر کرده برسند؛ پس هر دو حکم بر اساس عدالت بوده است هم تعیین عقاب و هم برداشتن آن.

جواب حلی علامه به این شبهه این است که ایشان زمانی این سؤال را صحیح می دانند که برطرف شدن عقاب از مجرم به وسیله شفاعت؛ نقض حکم و ضد آن باشد در حالی که ایشان در ضمن تبیین مفهوم شفاعت؛ اثبات کرده اند که شفاعت ربطی به نقض اصل حکم و نقض عقوبت ندارد، بلکه شفاعت فقط مخالفت کننده و نافرمانی کننده را از مصداق شمول عقاب بیرون می کند و او را مصداق شمول رحمت و یا صفتی دیگر از صفات خدا از قبیل عفو و مغفرت و... می سازد.

(ادامه دارد)

 

[ یک شنبه 23 تير 1392 ] [ 8:7 ] [ محمدحسین تقوایی ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ)

.....................................

تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ینفقون*  فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرة اعین جزاءً بما کانوا یعملون

(سجده 15 و 16)

(شب هنگام ) پهلوهایشان از خوابگاه جدا می گردد و پروردگارشان را از روی بیم و طمع می خوانند و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند* هیچ کس نمی داند چه چیز از آنچه مایه ی روشنی دیدگان است(به پاداش) آنچه انجام می دادند برای آنان پنهان شده است.

دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است

بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی

........................

مرا در این ظلمات آنکه رهنمایی کرد

نیاز نیم شبی بود و گریه سحری

........................

همچو حافظ غریب در ره عشق

به مقامی رسیده ام که مپرس

.......................

مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول

ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید

....................

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

از یمن دعای شب و آه سحری بود

..................

 

[ شنبه 22 تير 1392 ] [ 11:35 ] [ محمدحسین تقوایی ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ) 

..................................

من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون

(نحل 96)

هر کس-از مرد یازن- کار شایسته مکند و مؤمن باشد؛ قطعا او را با زندگی پاکیزه ای،(حیات حقیقی) می بخشیم؛ و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند پاداش خواهیم داد.

فردا شراب و کوثر و حور از برای ماست

امروز نیز ساقی مه روی و جام می

 

 

 

[ جمعه 21 تير 1392 ] [ 9:9 ] [ محمدحسین تقوایی ]

رمضان با المیزان

بخش سوم: نمونه ای از اندیشه ی ژرف علامه طباطبایی در تفسیر

........................

تفسیر دو آیه ی آخر سوره ی مبارکه ی حمد، یکی از جلوگاه های اندیشه بلند علامه در تفسیر است.از صفحه ی 44 تا 67 جلد اول المیزان به تفسیر این آیات پرداخته است که همه ی دوستان فرهیخته و تشنه ی معارف قرآن را به مطالعه ی آن دعوت می کنم.

اصلی ترین بحث علامه در تفسیر آیات (اهدنا الصراط المستقیم ...) این است که واژه ی (صراط) از نظر معنا با واژه های (طریق) و (سبیل) نزدیک است و تفاوت هایی نیز دارد. علامه با روش قرآن به قرآن به این تشابه و تفاوت معنایی اشاره کرده و وجه انتخاب (صراط) را در این دو آیه تبیین می نماید.

برای توضیح این مطلب مرحوم علامه هفت مقدمه ذکر می کنند؛ که توضیح تمام آنها از حوصله ی این مجال خارج است.در مقدمه ی اول با استناد به آیات 6 انشقاق و 3 تغابن توضیح می دهد که خداوند برای تمام مخلوقات و انسان راهی را معرفی کرده که از آن راه به سوی پروردگارشان سیر می کنند.در مقدمه ی دوم با استفاده از آیات 61 یس و 186 بقره این راه را (یک راه) نمی داند و همه آنها یک جور نیستند و در یک تقسیم بندی کلی به دو قسم تقسیم می کند: اول ؛ راه نزدیک تر به خدا ، دوم؛ راه دورتر.

در مقدمه سوم با ذکر آیات 40 اعراف و 81 طه و 108 بقره تقسیم بندی دیگری شکل می دهد و راه ها را به (راه به سوی بلندی) و (راه به سوی پستی) تقسیم می کند و از همین مطلب نتیجه می گیرد که برخی انسان ها راهشان به سوی بالاست(=انعمت علیهم)؛ برخی راه گم کردگان حیرانند(=مغضوب علیهم) و گروهی راه را از دست داده اند(=ضالین). در مقدمه ی چهارم با استناد به آیه ی 11 مجادله راه مستقیم را نیز به راه هایی تقسیم می کند که با توجه به شایستگی های وجودی انسان ها با هم متفاوتند.در مقدمه ی پنجم به شهادت آیه ی 69 نساء که (نعمت داده شدگان) را معرفی می کند؛ اصحاب صراط مستقیم را در صورت عبودیت خدا دارای ثبات قدم به تمام معنا می داند.در مقدمه ی ششم با استناد به آیات متعددی از قرآن بیان می دارد که خدا در قرآن از (صراط) و (سبیل) هایی نام برده و آنها را صراط و سبیل های خود خوانده است؛ با این تفاوت که به جز یک صراط مستقیم را به خود نسبت نداده ولی سبیل های چندی را به خود نسبت داده است.و ازی نتیجه می گیرد که (صراط مستقیم) یک راه بیش نیست که تمام (سبیل)ها مانند راه های فرعی هستند که به آن بزرگراه اصلی منتهی می شوند.و بالاخره در مقدمه هفتم (سبیل ایمان) را بازشناسی می کند و با استناد به آیه ی 108 یوسف آن را دارای نقص می داند چرا که ممکن است ایمان به شرک آلوده شود.

حاصل ذکر این مقدمات هفت گانه ؛ تبیین مفهوم (صراط مستقیم) است. علامه در این نتیجه گیری چنین می نویسد:

(...صراط مستقیم راهی است به سوی خدا؛ که هر راه دیگری که خلایق به سوی خدا دارند، شعبه ای از آن استو هر طریقی که آدمی را به سوی خدا راهنمایی می کند؛ بهره ای از طراط مستقیم را داراست. به این معنا که هر راهی و طریقه ای که فرض شود به آن مقدار آدمی را به سوی خدا و حق راهنمایی می کند که خودش از صراط مستقیم دارا و متضمن باشد؛ اگر آن راه به مقدار اندکی از صراط مستقیم را دادا باشد، رهرو خود را کمتر به سوی خدا می کشاند و اگر بیشتر داشته باشد، بیشتر می کشاند و اما خود صراط مستقیم بدون هیچ قید و شرطی رهرو خود را به سوی خدا هدایت می کند و می رساند و به همین جهت خدای تعالی نام آن را صراط مستقیم نهاد...)

[ جمعه 21 تير 1392 ] [ 8:53 ] [ محمدحسین تقوایی ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ)

............................

و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها و قال لهم خزنتها  سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین

(زمر 73)

و کسانی که از پروردگارشان پروا داشته اند؛ گروه گروه به سوی بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهای آن (به رویشان) گشوده گردد و نگهبانان آن به ایشان گویند: " سلام بر شما ؛ خوش آمدید ، در آن درآیید و جاودانه(بمانید)

بخت ار مدد دهد که کشم رخت سوی دوست

گیسوی حور گرد فشاند ز مفرشم

..................................................

یا ایها الذین امنوا اذکروالله ذکرا کثیرا

(احزاب 41)

ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را یاد کنید؛ یاد بسیار

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

عارفان را همه در شرب مدام اندازد

( علامه شهید مطهری در دیوان حافظ شخصی خود که با عنوان " آینه جام" منتشر شده است، ذیل این بیت ، " شرب مدام " را در غزل های حافظ همان "ذکر کثیر " قرآن می دانند.)

 

[ پنج شنبه 20 تير 1392 ] [ 16:46 ] [ محمدحسین تقوایی ]

حافظ و قرآن

(سیری در اشارات قرآنی حافظ)

بی تردید مهم ترین رمز ماندگاری حافظ؛ انس وی با قرآن و تاثیر پذیری کلام او از کلام وحی است.آنچه به یاری خدا و در بخش های مختلف در ماه مبارک رمضان پیش رو خواهید داشت؛ سیری اجمالی در اشارات قرآنی غزل های لسان الغیب می باشد که با توجه به بضاعت اندک قرآنی حقیر بی عیب نخواهد بود.

.............................

ما عندکم ینفد و ما عندالله باق....(نحل 96)

(آنچه پیش شماست تمام می شود و آنچه پیش خداست پایدار است...)

عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده

به جز از عشق تو باقی همه فانی دانست

......................................

و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا....(طه 124)

(و هر کس از یاد من دل بگرداند؛ در حقیقت زندگی تنگ و سختی خواهد داشت...)

تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد

هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت

........................

(ادامه دارد)

[ پنج شنبه 20 تير 1392 ] [ 7:1 ] [ محمدحسین تقوایی ]

رمضان با المیزان

بخش دوم: نظرات تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر آیه ی (بسم الله الرحمن الرحیم)

1) فلسفه ی آغاز کلام خدا با بسم الله

بسیار می شود که مردم عملی را که می کنند و یا می خواهند آن را آغاز کنند، با نام عزیز یا بزرگی شروع می کنند تا به این وسیله مبارک و پر اثر شودو آبرو و احترامی به خود بگیرد و یا حد اقل باعث شود هر وقت نام آن عمل و یاد آن به میان می آید، به یاد آن عزیز نیز بیفتند.

این معنا در کلام خدا نیز جریان یافته و خدا نیز کلام خود را با نام خودش که عزیزترین نام هاست آغاز کرده تا آنچه که در کلامش استرنگ و بوی او را داشته باشد و مرتبط با نام او شود و نیز ادبی باشد تا بندگان، خود را به آن مودب کنند و بیاموزند تا در اعمال و رفتار و گفتارشان این ادب را رعایت نموده ، آن را با نام وی آغاز کنند تا همه ی امور بندگان خدایی شده و مقصود اصلی از آن اعمال، خدا و رضای او باشد.

2)معنای باء بسم الله

از نظر مرحوم علامه، باء در اول بسم الله الرحمن الرحیم؛ باء (ابتدائیت) است و در نتیجه معنای جمله چنین می شود(من به نام خدا آغاز می کنم). در صفحه 26 جلد اول المیزان دلیل انتخاب این معنای باء، از میان معانی متعدد آن به طور مفصل آمده است.

3)بسم الله اول هر سوره ویژه ی همان سوره

مرحوم علامه با بررسی واژه ی (سوره) در آیات قرآن به این نتیجه می رسد که اغراض و مقاصدی که از هر سوره به دست می آید مختلف است و هر سوره ای غرضی خاص و معنایی مخصوص را بیان می کندو بنا براین جمله ی (بسم الله...) در اول هر سوره راجع به آن غرضی است که در خصوص آن سوره تعقیب شده است.

4)شرح و تفسیر واژه ی (اسم)

واژه ی (اسم) یا از ماده ی (سمه) اشتقاق یافته است به معنای (داغ و علامتی که بر گوسفندان می زدند تا مشخص شود هر کدام از آن کیست) یا از ماده (سمو) به معنای بلندی. علامه با طرح بحثی مفصل در صفحه ی 29 و 30 جلد اول المیزان معنای اول را مناسب تر می داند و در بحث روایتی ذیل تفسیر بسم الله از کتاب عیون اخبار الرضا؛ حدیثی را از امام رضا(ع) می آورند که از ایشان درباره معنای (بسم الله) پرسیدند، فرمودند: (معنایش این است که من خود را به داغ و علامتی از علامت های خدا داغ می زنم و آن داغ عبادت است، تا همه بدانند که من بنده ی چه کسی هستم)

5)شرح و تفسیر واژه ی (الله)

علامه ضمن شرح اشتقاق لغوی واژه ی (الله) ، آن را اسم خاص خدا و (جامع تمام صفات او) می داند. دلیل قرآنی این مدعا این است که در قرآن واژه ی (الله) همواره موصوف است و هرگز صفت قرار نگرفته است. مثلا می فرماید: الله رحمان است و هرگز نفرموده: رحمان که این صفت را دارد، الله است.

6)شرح و تفسیر واژه های (رحمن) و (رحیم)

علامه ی طباطبایی با بررسی دقیق اشتقاق لغوی و نیز تحلیل صرفی این دو واژه و نیز در کنار هم قرار دادن آیاتی که تبیین کننده ی معنای این دو صفت الهی هستند؛ (رحمن) را به معنای (کثیر الرحمه) و (رحیم) را به معنای (دائم الرحمه) می دانند.

 

 

[ چهار شنبه 19 تير 1392 ] [ 15:31 ] [ محمدحسین تقوایی ]

رمضان با المیزان

بخش نخست : معرفی اجمالی تفسیر المیزان 

تفسیر وزین و گران سنگ المیزان از مهم ترین تفاسیر شیعه و بی تردید از معتبر ترین و تخصصی ترین تفاسیر جهان اسلام محسوب می شود.این تفسیر ارزشمند اثر دانشمند سترگ شیعه ؛ فقیه اهل البیت(ع)، فیلسوف الهی و مفسر عالی قدر حضرت علامه طباطبایی می باشد.

اصل این تفسیر به زبان عربی است که در چهل جلد منتشر شده و ترجمه های مختلفی نیز از آن به زبان های زنده ی دنیا از جمله زبان فارسی شده است. معروف ترین ترجمه ی فارسی المیزان ترجمه ی حجه الاسلام والمسلمین آقای سید محمد باقر موسوی همدانی می باشد که در بیست جلد منتشر شده است.

یکی از مهم ترین روش های تفسیری قرآن ؛ (تفسیر قرآن به قرآن) است که در عصر ما مرحوم علامه طباطبایی پرچمدار این روش تفسیری محسوب می شود.بنای علامه در تفسیر المیزان ، تفسیر قرآن به قرآن است اما به تناسب و بر حسب نیاز گاهی نیز به طرح مباحث روایی؛ عقلی ، تاریخی و... می پردازد.

دو مقدمه ی ارزشمند بر المیزان نوشته شده که مطالعه ی عمیق هر دو مقدمه ما را با سیره ی تفسیری علامه در المیزان و نیز ویژگی های اخلاقی و تعلیمی ایشان آشنا می سازد.یکی از این مقدمه ها به قلم مفسر ارزشمند حضرت آیه الله جوادی آملی از شاگردان مبرز مکتب تفسیری مرحوم علامه طباطبایی و مقدمه دیگر به قلم خود مرحوم علامه می باشد.

(تفسیر قرآن در گرو معرفت آن است و چون شناخت آن درجات گوناگونی دارد، بنابر این تفسیر آن نیز مراتب مختلف خواهد داشت) این جمله ی آغازین مقدمه ی آیه الله جوادی آملی بر المیزان است. ایشان سپس در تبیین مراتب گوناگون تفسیر به سه گروه اشاره می کنند؛ اول تفسیر کسانی که قرآن را در اثر ارتباط با حقیقت آن می شناسند؛ مانند پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت (ع)،

گروه دوم تفسیر کسانی که قرآن را در اثر مشاهده ی جمال و جلال آن در خود شناخته و می شناسند که تبین آن کشش خاص، برای کسی که از آن بارقه سهمی و از آن نفحه نصیبی ندارد میسور نیست. و گروه سوم کسانی که قرآن را با بررسی ابعاد گوناگون اعجاز وی شناخته و می شناسند که اکثریت قرآن شناسان از این دسته اند.

از دیدگاه ایشان کامل ترین شناخت قرآن معرفت عمیقانه ی طبقه ی اول است و همچنین ایشان تفسیر علامه طباطبایی را در زمره ی تفسیر گروه دوم معرفی می نمایند و بعد از تفسیر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ؛ تفسیر گروه دوم را که خود شاگردان برجسته ی گروه اولند، بهترین تفسیر می دانند.

مهم ترین قسمت مقدمه ی آیه الله جوادی آملی بر المیزان؛ معرفی و تبیین روش تفسیری (قرآن به قرآن) می باشد.ایشان کیفیت استدلال یا استمداد از آیه ای برای آیه ی دیگر را سیره ی مفسران آیات الاحکام، مفسران ادبی و نیز روش تفسیر کسانی که قصص قرآن را می نگارند، می دانند؛ اما روش تفسیری (قرآن به قرآن) علامه را در المیزان، خاص المیزان معرفی می کنند و آن را جز در روایات معصومین(ع) که در تفاسیر پیشینیان به ندرت دیده می شود و بعد از آن هم هم هنوز به ابتکار خویش باقی است،معرفی می نمایند.

از دیدگاه ایشان سرمایه بسیاری از روش های تفسیری در غیر المیزان را (المعجم) تامین می نماید که با استفاده از آن می توان به فهرست آیات در یک موضوع خاص دست یافت. اما سیره ی تفسیری قرآن به قرآن علامه در المیزان؛ شناسایی آیات کلیدی و ریشه ای قرآن است که در پرتو آن آیات کلیدی درهای بسیاری از آیات دیگر گشوده می گردد. لذا در این سیر باید از سکوی (المعجم) و کتب لغت پرواز کرد و به کنگره ی (...و عنده مفاتح الغیب..) رسید و به اسرار قرآن دست یافت. خود مرحوم علامه از این آیات کلیدی و ریشه ای با عنوان (غرر آیات) یاد می کردند.آیاتی نظیر : قل هوالله احد ؛ لیس کمثله شیء، الله نور السموات والارض ، الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی، یوم لا تملک نفس لنفس شیئا والامر یومئذ لله، انا کل شیء خلقناه بقدر، و ان لیس للانسان الا ماسعی، و... از جمله ی این آیات کلیدی محسوب می شوند.

 

[ سه شنبه 18 تير 1392 ] [ 7:21 ] [ محمدحسین تقوایی ]

 ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید

از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد

(حافظ)

امام رضا(ع) به ابا صلت هروی سفارش فرمودند که در روزهای واپسین شعبان به خواندن این دعا مداومت کن:

اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه

خداوندا! اگر در آنچه از شعبان گذشت ما را نبخشیده ای ؛ پس در باقی مانده ی آن مارا بیامرز.

[ یک شنبه 16 تير 1392 ] [ 14:34 ] [ محمدحسین تقوایی ]

نماز در خم آن ابروان محرابی

کسی کند که به خون جگر طهارت کرد

(حافظ)

 

[ سه شنبه 4 تير 1392 ] [ 18:37 ] [ محمدحسین تقوایی ]

 گویم ز تو و غیر تو می جویم من

راه دگری غیر تو می پویم من

این ندبه و انتظار و صبح جمعه...

آقا به خدا دروغ می گویم من!!

............................

سروده ی : محمد حسین تقوایی

[ دو شنبه 3 تير 1392 ] [ 22:22 ] [ محمدحسین تقوایی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
ارديبهشت 1393
فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 فروردين 92
امکانات وب